سه‌شنبه

ترجمه آلبوم (Hybrid Theory(linkin park




Hybrid Theory
  Papercut
 One Step Closer
  With You
 Points Of Authority
  Crawling
 Runaway
 By Myself
 In The End
 A Place For My Head
 Forgotten
  Cure For The Itch
 Pushing Me Away
Papercut
تكه كاغذ (روح(

Why does it feel like night today?
امروز چرا شب رو حس میكنم؟

Something in here's not right today.
امروز چرا یه چیزی اینجا درست نیست؟

Why am I so uptight today?
چرا امروز  پریشونم؟

Paranoia's all I got left
هرچی پشت سر گذاشتم جنون بود

I don't know what stressed me first
نمیدونم چی بود كه اول پریشونم كرد

Or how the pressure was fed
یا فشار بیزاری از کجا سرچشمه گرفت

But I know just what it feels like
اما می دونم چه حسیه

To have a voice in the back of my head
اینکه صدایی پشت سرمه

Like a face that I hold inside
مثه صورتی كه در درونم نگه داشتم

A face that awakes when I close my eyes
صورتی که هر وقت چشمام رو میبندم بیدار میشه

A face watches every time I lie
صورتی که هر وقت دروغ میگویم منو میبینه

A face that laughs every time I fall
صورتی كه با هر بار سقوط من میخنده

(And watches everything)
)
و همه چیز رو میبینه(

So I know that when it's time to sink or swim
پس میفهمم كه كی وقته شناور و غرق شدنه

That the face inside is hearing me
صورت، درون منو میشنوه

Right beneath my skin
زیر پوستم

It's like I'm paranoid lookin' over my back
اون مثه اینكه جنون دارم، دنبال گذشته منه

It's like a whirlwind inside of my head
مثه گردباد تو ذهنم میچرخه

It's like I can't stop what I'm hearing within
مثه اینكه نمیتونم صدای درونم رو بشنوم

It's like the face inside is right beneath my skin
مثه صورت درون، زیر پوست من

I know I've got a face in me
میدونم صورتی درونم هست كه

Points out all my mistakes to me
به همه اشتباهاتم اشاره میكنه

You've got a face on the inside too and
تو هم درون خودت صورتی داری و

Your paranoia's probably worse
شاید جنون بدتری داشته باشی

I don't know what set me off first
نمی دونم اولین بار چی بود كه منو از كار انداخت

But I know what I can't stand
 
فقط میدونم كه نمیتونم بایستم

Everybody acts like the fact of the matter is
همه طوری رفتار می کنن كه واقعیت موضوع 

I can't add up to what you can but
اینه كه من نمیتونم توانایی های تورو جمع كنم

Everybody has a face that they hold inside
همه درونشون صورتی نگه میدارن

A face that awakes when I close my eyes
صورتی که هر وقت چشمام رو میبندم بیدار میشه

A face watches every time they lie
صورتی که هر وقت دروغ میگن اونهارو میبینه

A face that laughs every time they fall
صورتی كه با هر بار سقوط میكنن میخنده

(And watches everything)
)
و همه چیز رو میبینه(

So you know that when it's time to sink or swim
پس میفهمم كه كی وقته شناور و غرق شدنه

That the face inside is watching you too
صورت درون منو میشنوه

Right inside your skin
دقیقا زیر پوستم

It's like I'm paranoid lookin' over my back
اون مثه اینكه جنون دارم، دنبال گذشته منه

It's like a whirlwind inside of my head
مثه گردباد تو ذهنم میچرخه

It's like I can't stop what I'm hearing within
مثه اینكه نمیتونم صدای درونم رو بشنوم

It's like the face inside is right beneath my skin
مثه صورت درون، زیر پوست من

The face inside is right beneath your skin (3x)
صورت درونم دقیقا زیر پوستم هست

The sun goes down
خورشید غروب می کنه

I feel the light betray me
حس میكنم نور هم به من خیانت می کنه

The sun goes down
خورشید غروب می کنه

I feel the light betray me
حس میكنم نور هم به من خیانت می کنه

The sun
خورشید

I feel the light betray me
حس میكنم نور هم به من خیانت می کنه

The sun
خورشید

I feel the light betray me
حس میكنم نور هم به من خیانت می کنه

It's like I'm paranoid lookin' over my back
اون مثه اینكه جنون دارم، دنبال گذشته منه

It's like a whirlwind inside of my head
مثه گردباد تو ذهنم میچرخه

It's like I can't stop what I'm hearing within
مثه اینكه نمیتونم صدای درونم رو بشنوم

It's like the face inside is right beneath my skin
مثه صورت درون، زیر پوست من

 It's like I'm paranoid lookin' over my back
اون مثه اینكه جنون دارم، دنبال گذشته منه

It's like a whirlwind inside of my head
مثه گردباد تو ذهنم میچرخه

It's like I can't stop what I'm hearing within
مثه اینكه نمیتونم صدای درونم رو بشنوم

It's like I can't stop what I'm hearing within
مثه اینكه نمیتونم صدای درونم رو بشنوم

It's like I can't stop what I'm hearing within
مثه اینكه نمیتونم صدای درونم رو بشنوم

It's like the face inside is right beneath my skin
مثه صورت درون، زیر پوست من

_________________________________________
One Step Closer
یک قدم نزدیکتر ( تا پرتگاه (

I cannot take this anymore
بیشتر از این نمیتونم تحمل كنم

I'm saying everything I've said before
هرچی میگم رو قبلا گفتم

All these words they make no sense
همه این كلمات، هیچ حسی نمیده

I find bliss in ignorance
خوشبختی رو در بی خبری پیدا كردم

Less I hear the less you'll say
كمتر شنیدن من و كمتر گفتن تو

But you'll find that out anyway
اگر راهی برای خروج پیدا كنی

Just like before...
)
مثه گذشته(

[chours:]

Everything you say to me
هرچی به من میگی

Takes me one step closer to the edge
)
یه قدم منو به لبه نزدیك تر میكنه(

And I'm about to break
تقریبا از پا افتادم

I need a little room to breathe
یه اتاق كوچیك واسه تنفس میخوام

Takes me one step closer to the edge
)
چون یه قدم به لبه نزدیكتر شدم(

And I'm about to break
تقریبا از پا افتادم



I find the answers aren't so clear
پاسخ هارو پیدا كردم اما خیلی شفاف نیستن

Wish I could find a way to disappear
كاش راهی بود تا ناپدید بشم

All these thoughts they make no sense
تمام این افكار هم هیچ حسی نمیده

I find bliss in ignorance
خوشبختی رو در بی خبری پیدا كردم

Nothing seems to go away
هیچ چیز قصد رفتن نداره

Over and over again
بارها و بارها ( چندین بار(

Just like before
)
مثه گذشته(

[chours (x2)]

shut up when I'm talking to you
وقتی باهات حرف میزنم دهنت رو ببند

shut up, shut up, shut up
خفه شو ، خفه شو ، خفه شو

shut up when I'm talking to you
وقتی باهات حرف میزنم دهنت رو ببند

shut up, shut up, shut up
خفه شو ، خفه شو ، خفه شو

shut up , I'm about to BREAK
خفه شو ، تقریبا از پا افتادم

[chours (x2)]

 ________________________________
With You
با تو

I woke up in a dream today
امروز در رویایی بیدار شدم

To the cold of the static / and put my cold feet on the floor
به سرمای راكد و من پاهای سردم رو روی زمین گذاشتم

Forgot all about yesterday
همه چیز رو درباره دیروز فراموش كردم

Remembering I’m pretending to be where I’m not anymore
یادم میاد وانمود میكردم جایی هستم كه هیچ وقت نبودم

A little taste of hypocrisy
ذره ای از طعم دورویی

And I’m left in the wake of the mistake / slow to react
و در بین اشتباهات بیدار میشم، واكنش آرام

Even though you’re so close to me
با اینكه به من نزدیكی

You’re still so distant / And I can’t bring you back
هنوز با من فاصله داری و من نمیتونم تورو برگردونم

[chours:]

It’s true / the way I feel
واقعیت داره، احساسی که دارم

Was promised by your face
عهدی بود كه با چهره تو بستم

The sound of your voice
آوای صدای تو

Painted on my memories
خاطرات منو رنگ میزنه

Even if you’re not with me
با اینكه با من نباشی

I’m with you
من با تو ام

You / Now I see/ keeping everything inside
حالا میبینم كه همه چیز رو درونت نگه داشتی

You / Now I see / Even when I close my eyes
حالا میبینم حتی وقتی كه چشام بسته باشه



I hit you and you hit me back
من به تو آسیب میرسونم و تو به من

We fall to the floor / the rest of the day stands still
سقوط میكنیم، با اینكه روز همچنان ادامه داره

Fine line between this and that
مرز باریک میون این و اون

When things go wrong I pretend the past isn’t real
وقتی همه چیز اشتباه میشه من فكر میكنم گذشته خواب و خیال بوده

Now I'm trapped in this memory
در مخمصه خاطره ها گیر كردم

And I’m left in the wake of the mistake / slow to react
و در بین اشتباهات بیدار میشم، واكنش آرام

Even though you’re close to me
با اینكه به من نزدیكی

You’re still so distant / And I can’t bring you back
هنوز با من فاصله داری و من نمیتونم تورو برگردونم

[chours (x1)]

no
نه

No matter how far we've come
اهمیت نداره که از چه راه دوری اومدیم

I can't wait to see tomorrow
برای دیدن تو تا فردا نمیتونم صبر كنم

No matter how far we've come
اهمیت نداره که از چه راه دوری اومدیم

I can't wait to see tomorrow
برای دیدن تو تا فردا نمیتونم صبر كنم

with you
با تو ام

You / Now I see/ keeping everything inside
حالا میبینم كه همه چیز رو درونت نگه داشتی

with you
با تو ام

You / Now I see / Even when I close my eyes
حالا میبینم حتی وقتی كه چشام بسته باشه

with you
با تو ام

You / Now I see/ keeping everything inside
حالا میبینم كه همه چیز رو درونت نگه داشتی

with you
با تو ام

You / Now I see / Even when I close my eyes
حالا میبینم حتی وقتی كه چشام بسته باشه


________________________________________
Points of Authority
نشانه های قدرت

Forfeit the game
Before somebody else
بازی رو زودتر از بقیه باختی

Takes you out of the frame
Puts your name to shame
اسم شرمنده رو رو خودت بزار

Cover up your face
صورتت رو بپوشون

You can't run the race
The pace is too fast
نمیتونی دیگه راه رو ادامه بدی، به سرعت میگذره

You just won't last
فقط بخواه كه آخرین نباشی

You love the way i look at you
اینطوری نگاه كردنم رو دوست داری

While taking pleasure in the awful things you put me through
با اینكه وادار میكنی برای لذت بردن كارهای وحشتناك بكنم

You take away when I give in
اگر جا بزنم برنده میشی

My life
My pride is broken
زندگی و غرورم شكستن

[Refrén:]

You like to think you're never wrong
تو دوست داری فك كنی هرگز كار اشتباه انجام ندادی

(You live what you've learned)
اونطوری كه بلدی زندگی كن

You have to act like you're someone
یه طور رفتار میكنی كه انگار كسی هستی

(You live what you've learned)
اونطوری كه بلدی زندگی كن

 You want someone to hurt like you
تو می خوای مثل خودت کسی رو آزار بدی

(You live what you've learned)
اونطوری كه بلدی زندگی كن

You want to share what you have been through
اگر بسمت تو بیام اینطوری به خودم لطمه زدم


You love the things i say i'll do
دوست داری هرچی میگم انجام بدم

The way i hurt myself again just to get back at you
اگر بسمت تو بیام اینطوری به خودم لطمه زدم

You take away when I give in
اگر جا بزنم برنده میشی

My life
My pride is broken
زندگی و غرورم شكستن

[Refrén]

____________________________________
Crawling
خزنده

[Refrén:]

Crawling in my skin
در پوست خود می خزم

These wounds they will not heal
این زخم ها خوب نخواهند شد

Fear is how I fall
 
میترسم كه چطوری سقوط خواهم كرد

Confusing what is real
گیج شدم كه واقعیت چیه

There's something inside me that pulls beneath the surface
چیزی درونم هست كه از زیر به رو كشیده میشه

Consuming/confusing
گیج و از پادراومده

This lack of self-control I fear is never ending
میترسم عدم اعتماد به نفس هرگز تموم نشه

Controlling/I can't seem
خودمو كنترل میكنم اما نمیتونم وانمود كنم

[Bridge:]

To find myself again
برای پیدا كردن دوباره خودم

My walls are closing in
موانع نزدیكتر میشن

(without a sense of confidence and I'm convinced that there's just too much pressure to take)
)
بدون اعتماد به نفس، قبول كردم كه سختی بیشتری رو تحمل كنم(

I've felt this way before
این احساس رو قبلا هم داشتم

So insecure
نا امنی

[Refrén]

Discomfort,endlessly has pulled itself upon me
رنج و عذاب بی نهایت خودش رو بروی من میكشه

Distracting/reacting
پریشونی، واكنش

Against my will I stand beside my own reflection
در برابر خواسته هام دركنار واكنشم ایستاده ام

It's haunting how I can't seem...
تكراری، چطور میتونم وانمود كنم

[Bridge]

[Refrén]

[Refrén]

__________________________________
Runaway
فراری

Graffiti decorations
دیوار نوشته های تزئینی

Under a sky of dust
A constant wave of tension
زیر آسمان غبار آلود
 
موجی پیوسته از نگرانی

On top of broken trust
بر بالای ایمان شكسته

The lessons that you taught me
متوجه شدم اون درس هایی كه به من یاد دادی

I learn were never true
هرگز حقیقت نداره

Now I find myself in question
(They point the finger at me again)
اما حالا زیر سوالم 
(باز با انگشت نشونم میدن)

Guilty by association
(You point the finger at me again)
به جرم همدستی
(با انگشت نشونم میدی)

I wanna run away
میخوام فرار كنم

Never say goodbye
بدون خداحافظی

I wanna know the truth
میخوام واقعیت رو بدونم

Instead of wondering why
بجای تعجب از "چرا"

I wanna know the answers
میخوام جواب رو بدونم

No more lies
بدون دروغ

I wanna shut the door
میخوام درو ببندم

And open up my mind
و چشامو باز كنم

Paper bags and angry voices
کاغذ باطله و صدای گوشخراش

Under a sky of dust
زیر آسمون خاكستری

Another wave of tension
Has more than filled me up
بنظر میرسه موجی دیگه از دلواپسی قصد رفتن نداره

All my talk of taking action
These words were never true
هر آنچه گفتم كلماتی كه هرگز راست نبودن

Now I find myself in question
(They point the finger at me again)
اما حالا زیر سوالم 
(باز با انگشت نشونم میدن)

Guilty by association
(You point the finger at me again)
به جرم همدستی
)
با انگشت نشونم میدی(

I wanna run away
میخوام فرار كنم

Never say goodbye
بدون خداحافظی

I wanna know the truth
میخوام واقعیت رو بدونم

Instead of wondering why
بجای تعجب از "چرا"

I wanna know the answers
میخوام جواب رو بدونم

No more lies
بدون دروغ

I wanna shut the door
میخوام درو ببندم

And open up my mind
و چشامو باز كنم

i'm gonna run away and never say goodbye
من بدون هیچ خداحافظی می خوام فرار کنم

(gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away)
فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم

i'm gonna run away and never wonder why
من می خوام فرار کنم و هیچ وقت هم دلیلش رو نپرس

(gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away)
فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم

i'm gonna run away and open up my mind
من می خوام فرار کنم و ذهنم رو باز کنم

(gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away gonna run away)
فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم ، فرار کنم

I wanna run away
میخوام فرار كنم

Never say goodbye
بدون خداحافظی

I wanna know the truth
میخوام واقعیت رو بدونم

Instead of wondering why
بجای تعجب از "چرا"

I wanna know the answers
میخوام جواب رو بدونم

No more lies
بدون دروغ

I wanna shut the door
میخوام درو ببندم

And open up my mind
و چشامو باز كنم

i wanna run away
میخوام فرار كنم
and open up my mind
و چشامو باز كنم

i wanna run away
میخوام فرار كنم
and open up my mind
و چشامو باز كنم

i wanna run away
میخوام فرار كنم
and open up my mind
و چشامو باز كنم

i wanna run away
میخوام فرار كنم
and open up my mind
و چشامو باز كنم

________________________________________
By Myself
بدست خودم

What do I do to ignore them behind me?
برای چشم پوشی اونچه كه پشت سرم انجام دادن چه كردم؟

Do I follow my instincts blindly?
آیا كوركورانه غرایزم رو دنبال كردم؟

Do I hide my pride from these bad dreams?
آیا غرورم رو پشت این رویا ها پنهان كردم؟

And give in to sad thoughts that are maddening?
آیا در برابر افكار ناراحت و دیوانه كننده تسلیم شدم؟

Do I sit here and try to stand it?
آیا قصد دارم اینجا بشینم و سعی میكنم اون رو بلند كنم؟

Or do I try to catch them red-handed?
و یا سعی دارم دست آلوده به خون اونارو بگیرم؟

Do I trust some and get fooled by phoniness,
آیا اندكی ایمان دارم كه گول دروغ رو نخورم؟

Or do I trust nobody and live in loneliness?
یا اصلا ایمان دارم  تا به تنهایی زندگی كنم؟

Because I can't hold on when I'm stretched so thin
چونكه نمیتونم صبر كنم از بین برم

I make the right moves but I'm lost within
حركت درست رو انجام میدم اما تو این وسط گم شدم

I put on my daily facade but then
لباس تظاهر روزانه ام رو میپوشم، اما بعد از اون

I just end up getting hurt again
در آخر دوباره صدمه میبینم

By myself [myself]
بدست خودم
)
خودم(

[x2]
I ask why, but in my mind
میپرسم چرا
)
اما در ذهنم یافتم كه(

I find I can’t rely on myself
نمتونم به خودم تكیه كنم
بدست خودم
)
خودم(

[Refrén:]

I can’t hold on
نمیتونم صبر كنم

To what I want when I’m stretched so thin
چی میخوام وقتی كه از بین رفتم

It’s all too much to take in
برای پذیرفتن خیلی زیاده

I can’t hold on
نمیتونم صبر كنم

To anything watching everything spin
برای هر چیزی، تا به چرخش هرچیزی نگاه كنم

With thoughts of failure sinking in
با افكار شكسته و فروریختن


If I
Turn my back I’m defenseless
اگر به گذشته برگردم، بی دفاعم

And to go blindly seems senseless
و برای كوركورانه رفتن احمقانه بنظر میرسم

If I hide my pride and let it all go on then they’ll
اگر غرورم رو پنهان كنم و بزارم همه چیز ادامه پیدا كنه

Take from me ‘till everything is gone
اونها بر من غلبه میكنن، تا اینكه همه چیز از بین میره

If I let them go I’ll be outdone
و اگه بزارم از بین برن بهترین كارو كردم

But if I try to catch them I’ll be outrun
 
و اگه سعی كنم اونارو بدست بیارم جلو خواهم زد

If I’m killed by the questions like a cancer
اگه با یه سوال مثه سرطان بمیرم

Then I’ll be buried in the silence of the answer
در سكوت جواب ها دفن خواهم شد

by myself [myself]
به دست خودم

[x2]
I ask why, but in my mind
میپرسم چرا
)
اما در ذهنم یافتم كه(
I find I can’t rely on myself
نمتونم به خودم تكیه كنم
بدست خودم
)
خودم(

[Refrén]

How do you think I’ve lost so much
چه فكری میكنی؟ كه من بیش از اینها باختم

I'm so afraid that I'm out of touch
خیلی ترسیدم ، بی ارتباط

How do you expect... I will know what to do
چه انتظاری داری؟ من میفهمم باید چیكار كنم

When all I know Is what you tell me to
اونچه رو كه میدونم رو به من خواهی گفت

[x2]

Don’t you know
آیا تو می دونی ؟

I can’t tell you how to make it go
نمیتونم بهت بگم چطوری مجبور به رفتن كردم

No matter what I do, how hard I try
مهم نیست كه چه كردم و چقد سخت تلاش كردم

I can’t seem to convince myself why
بنظر میرسه نمیتونم خودم رو متقاعد كنم

I’m stuck on the outside
چون درگیر ظاهرم

[Refrén x2]


___________________________________
In the End
در پایان


(It starts with)
One thing / I don’t know why
)
با یک چیز شروع شد(
نمیدونم چرا

It doesn’t even matter how hard you try
اهمیت نداره که چقدر سخت تلاش میکنی

Keep that in mind / I designed this rhyme
به خاطر بسپار
قافیه هایی رو که ردیف کردم

To explain in due time
تا سر وقت توضیح بدم

All I know
)
هر چی كه میدونم(

time is a valuable thing
وقت چیز با ارزشیه

Watch it fly by as the pendulum swings
نگاه كن كه با نوسان آونگ میگذره

Watch it count down to the end of the day
به شمارش معكوس تا پایان روز نگاه كن

The clock ticks life away
با تیك-تیك ساعت زندگی میگذره

It’s so unreal
)
غیر واقعیه(

Didn’t look out below
حركتش رو حس نمیكنی

Watch the time go right out the window
میبینی كه زمان درست از پنجره بیرون میره

Trying to hold on / but didn’t even know
سعی میكنی نگه-ش داری ولی نمیدونی

Wasted it all just to
همه رو هدر دادم تا

Watch you go
)
رفتنت رو ببینی(

I kept everything inside and even though I tried / it all fell apart
همه چیز رو در خود نگه میدارم
با اینكه سعی كردم، اما همه چیز از هم میپاشه

What it meant to me / will eventually / be a memory /
معنایش برای من اینه
كه درآخر خاطره ای بودی كه

 of a time when I tried
so hard
من سخت تلاش كردم

And got so far
و به اینجا رسیدم

But in the end
اما در پایان

It doesn't even matter
هیچ اهمیتی نداره

I had to fall To lose it all
باید سقوط كنم تا همه چی رو از دست بدم

But in the end
اما در پایان

It doesn't even matter
هیچ اهمیتی نداره

One thing / I don’t know why
یك چیز، نمیدونم چرا

It doesn’t even matter how hard you try
اهمیت نداره كه چقدر سخت تلاش میكنی

Keep that in mind / I designed this rhyme
به خاطر بسپار
قافیه هایی رو که ردیف کردم

To remind myself how
تا خودم رو بیاد بیارم

I tried so hard
)
كه سخت تلاش كردم(

In spite of the way you were mocking me
با اینكه منو مسخره میكردی

Acting like I was part of your property
طوری رفتار میكردی كه انگار  قسمتی از سهم تو بودم

Remembering all the times you fought with me
بیادآوردن تمام لحظه هایی كه با من در جنگ بودی

I’m surprised it got so (far)
تعجب میكنم كه به اینجا رسید

Things aren’t the way they were before
همه چیز اونطوری كه قبلا بودن نیستن

You wouldn’t even recognize me anymore
تو دیگه منو نمیشناختی

Not that you knew me back then
تو نبودی كه من رو اون زمان شناختی

But it all comes back to me
به هرحال همه به من برمیگیرده

In the end
)
در پایان(

You kept everything inside and even though I tried / it all fell apart
همه چیز رو در خود نگه میدارم
با اینكه سعی كردم، اما همه چیز از هم میپاشه

What it meant to me / will eventually / be a memory / of a time when I
I tried so hard
معنایش برای من اینه
كه درآخر خاطره ای بودی كه
من سخت تلاش كردم

And got so far
و به اینجا رسیدم

But in the end
اما در پایان

It doesn’t even matter
هیچ اهمیتی نداره

I had to fall
To lose it all
باید سقوط كنم تا همه چی رو از دست بدم

But in the end
اما در پایان

It doesn’t even matter
هیچ اهمیتی نداره

I've put my trust in you
 Pushed as far as I can go
اطمینان رو در تو قرار میدم، جایی كه دور از دسترسم

For all this
و برای تمام اینا

There’s only one thing you should know
فقط یه چیزه كه باید بدونی

I've put my trust in you
 Pushed as far as I can go
اطمینان رو در تو قرار میدم، جایی كه دور از دسترسم

For all this
و برای تمام اینا

There’s only one thing you should know
فقط یه چیزه كه باید بدونی

I tried so hard
من سخت تلاش کردم

And got so far
و به اینجا رسیدم

But in the end
اما در پایان

It doesn’t even matter
هیچ اهمیتی نداره

I had to fall
باید سقوط کنم

To lose it all
تا همه چیز رو از دست بدم

But in the end
اما در پایان

It doesn’t even matter
هیچ اهمیتی نداره


__________________________________________________
Place For My Head
جایی برای سر من ( جایی برای زندگی )


I watch how the moon sits in the sky in the dark night
نگاه میکنم که چگونه ماه در شب تاریک در آسمان مینشیند

Shining with the light from the sun
و با نوری که از خورشید میگیرد میدرخشد

And sun doesn't give light to the moon assuming
خورشید خودخواهانه به ماه نور نمیدهد

The moon's gonna owe it one
و ماه هم میخواهد از خودش نور داشته باشد

It makes me think of how you act for me
این باعث میشود که به فکر رفتار تو با خودم بیافتم

You do favors then rapidly
تو به من لطف (هایی) میکنی . بعد سریع

You just turn around and start askin' me about
برمیگردی و و شروع به خواستن

Things that you want back from me
چیزهایی میکنی که در قبال (لطفهات) از من میخوای

I'm sick of the tension, sick of the hunger
من از دعوا و کشمکش خسته شده ام/ از گرسنگی خسته شده ام

Sick of you acting like I owe you this
از اینکه جوری رفتار میکنی که انگار بدهکارت هستم خسته شده ام

Find another place to feed your greed
برو برای ارضا کردن طمعت جایی دیگر پیدا کن

While I find a place to rest
تا اینکه منم جایی برای استراحت (و آرامش) پیدا کنم


I wanna be in a nother place
من میخواهم درجایی دیگر باشم

I hate when you say you don't understand
متنفرم از اینکه به من میگویی تو نمیفهمی

(You'll see it's not meant to be)
)
خواهی دید که اینگونه نیست(
I wanna be in the energy, not with the enemy
من میخواهم همیشه با نشاط و انرژی باشم و نه با یک دشمن

A place for my head
جایی برای سرم ( را می خواهم (

Maybe some day I'll be just like you
شاید روزی من هم مثل تو شدم و

And step on people like you do
روی مردم پا بذارم همونطور که تو میذاری و

And run away all the people I thought I knew
از دست مردمانی که فکر میکردم میشناسمشون فرار کنم

I remember back then who you were
و بعد به یاد می آورم که تو که بودی

You used to be calm, used to be strong
تو آدم خونسردی بودی - آدم قوی ای بودی

Used to be generous, you should have known
-
آدم بخشنده ای بودی اما باید میدانستی

That you'd wear out your welcome and now you see
که خوشی زندگی ات را دور میریزی

How quiet it is all alone
و حالا میبینی که تنهایی چه قدر ساکت است

I'm so sick of the tension, sick of the hunger
من از دعوا و کشمکش خسته شده ام/ از گرسنگی خسته شده ام

Sick of you acting like I owe you this
از اینکه جوری رفتار میکنی که انگار بدهکارت هستم خسته شده ام

Find another place to feed your greed
برو برای ارضا کردن طمعت جایی دیگر پیدا کن

While I find a place to rest
تا اینکه منم جایی برای استراحت (و آرامش) پیدا کنم

I'm so sick of the tension, sick of the hunger
من از دعوا و کشمکش خسته شده ام/ از گرسنگی خسته شده ام

Sick of you acting like I owe you this
از اینکه جوری رفتار میکنی که انگار بدهکارت هستم خسته شده ام

Find another place to feed your greed
برو برای ارضا کردن طمعت جایی دیگر پیدا کن

While I find a place to rest
تا اینکه منم جایی برای استراحت (و آرامش) پیدا کنم

I wanna be in an other place
من میخواهم درجایی دیگر باشم

I hate when you say you don't understand
متنفرم از اینکه به من میگویی تو نمیفهمی

(You'll see it's not meant to be)
)
خواهی دید که اینگونه نیست(

I wanna be in the energy, not with the enemy
من میخواهم همیشه با نشاط و انرژی باشم و نه با یک دشمن

A place for my head
جایی برای سرم ( را می خواهم (

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

You try to take the best of me, go away
تو میخواستی از من سواستفاده کنی، دور شو

I wanna be in another place
من میخواهم درجایی دیگر باشم

I hate when you say you don't understand
متنفرم از اینکه به من میگویی تو نمیفهمی

(You'll see it's not meant to be)
)
خواهی دید که اینگونه نیست(

I wanna be in the energy, not with the enemy
من میخواهم همیشه با نشاط و انرژی باشم و نه با یک دشمن

A place for my head
جایی برای سرم ( را می خواهم )

Shut up!
خفه شو !

I am so sick of the tension
من از كشمكش خسته شده ام

(Stay)
بایست

Sick of the hunger
از كرسنگی خسته شده ام
Sick of you acting like I owe you this
از اینکه جوری رفتار میکنی که انگار بدهکارت هستم خسته شده ام

(A)
Find another place to feed your greed
برو برای ارضا کردن طمعت جایی دیگر پیدا کن

While I find a place to rest
تا اینکه منم جایی برای استراحت (و آرامش) پیدا کنم

I'm so sick of the tension
من از كشمكش خسته شده ام

(Way)

Sick of the hunger
از گرسنگی خسته شده ام

Sick of you acting like I owe you this
از اینکه جوری رفتار میکنی که انگار بدهکارت هستم خسته شده ام

(Stay away from me)
از من دوری كن

Find another place to feed your greed
برو برای ارضا کردن طمعت جایی دیگر پیدا کن

While I find a place to rest
تا اینکه منم جایی برای استراحت (و آرامش) پیدا کنم


____________________________________________
Forgotten
فراموش شده


From the top to the bottom
از بالا به پائین

Bottom to top I stop
پائین به بالا متوقف میشم

At the core I've forgotten
در مركز فراموش شدم

In the middle of my thoughts
در میان افكارم

Taken far from my safety
اطمینان رو از من گرفته

The picture is there
تصور اونجا

The memory won't escape me
خاطراتی كه منو رها نمیكنن

But why should I care
پس چرا باید نگران باشم؟

From the top to the bottom
از بالا به پائین

Bottom to top I stop
پائین به بالا متوقف میشم

At the core I've forgotten
در مركز فراموش شدم

In the middle of my thoughts
در میان افكارم

Taken far from my safety
اطمینان رو از من گرفته

The picture is there
تصور اونجا

The memory won't escape me
خاطراتی كه منو رها نمیكنن

But why should I care
پس چرا باید نگران باشم؟


There's a place so dark you can't see the end
در اونجا  مكان خیلی تاریك هست كه انتهاش رو نمی بینی 

[Skies cock back] and shock that which can't defend
نمیتونم در برابر چنین شوكی از خودم دفاع كنم

The rain then sends dripping / an acidic question
سوال هایی كه مثل بارون اسیدی نم نم رو سرم میباره

Forcefully, the power of suggestion
نیروی الهام با قدرت هر چه تمام

Then with the eyes tightly shut / looking thought the rust and rot
چشام رو میبندم و افكار زنگ زده و پوسیده خاك گرفته ام رو جستجو میكنم

And dust / a spot of light floods the floor
و نقطه ای از نور زمین رو دربر میگیره

And pours over the rusted world of pretend
و در این دنیای زنگ زده متظاهر تراوش میكنه

The eyes ease open and its dark again
و آرام چشمانم رو باز میكنم و بازم تاریك هست


From the top to the bottom
از بالا به پائین

Bottom to top I stop
پائین به بالا متوقف میشم

At the core I've forgotten
در مركز فراموش شدم

In the middle of my thoughts
در میان افكارم

Taken far from my safety
اطمینان رو از من گرفته

The picture is there
تصور اونجا

The memory won't escape me
خاطراتی كه منو رها نمیكنن

But why should I care
پس چرا باید نگران باشم؟


In the memory you'll find me
در خاطره ای منو پیدا خواهی كرد

Eyes burning up
با چشمانی سوزان

The darkness holding me tightly
و تاریكی كه منو سخت نگه داشته

Until the sun rises up
تا اینكه خورشید طلوع كنه


Moving all around / screaming of the ups and downs
همه جا میچرخم از بالا و پائین صدای فریاد میاد

Pollution manifested in perpetual sound
آلودگی در صدای ناتموم پیدا میشه

The wheels go round and the sunset creeps past the
چرخ ها میچرخن و غروب

Street lamps, chain-link and concrete
از پشت چراغ های خیابان میخزه

A little piece of paper with a picture drawn floats
تكه كاغذی كه روش نقاشی شده


On down the street till the wind is gone
 
تو خیابون معلق هست تا زمانی كه باد میوزه

The memory now is like the picture was then
خاطرات هم شبیه به این تصویر بودن

When the paper's crumpled up it can't be perfect again
كاغذ مچاله شده نمیتونه مثه روز اولش صاف بشه


From the top to the bottom
از بالا به پائین

Bottom to top I stop
پائین به بالا متوقف میشم

At the core I've forgotten
در مركز فراموش شدم

In the middle of my thoughts
در میان افكارم

Taken far from my safety
اطمینان رو از من گرفته

The picture is there
تصور اونجا

The memory won't escape me
خاطراتی كه منو رها نمیكنن

But why should I care
پس چرا باید نگران باشم؟


From the top to the bottom
از بالا به پائین

Bottom to top I stop
پائین به بالا متوقف میشم

At the core I've forgotten
در مركز فراموش شدم

In the middle of my thoughts
در میان افكارم

Taken far from my safety
اطمینان رو از من گرفته

The picture is there
تصور اونجا

The memory won't escape me
خاطراتی كه منو رها نمیكنن

But why should I care
پس چرا باید نگران باشم؟


In the memory you'll find me
در خاطره ای منو پیدا خواهی كرد

Eyes burning up
با چشمانی سوزان

The darkness holding me tightly
و تاریكی كه منو سخت نگه داشته

Until the sun rises up
تا اینكه خورشید طلوع كنه


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی


I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی

I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی


I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی


I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی

I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی


I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم


Now you got me caught in the act
حالا منو به حركت انداختی

You bring the thought back
افكارم رو برگردوندی


I'm telling you that I see it right through you
و به تو میگم اونرو درست در تو میبینم




In the memory you'll find me
در خاطره ای منو پیدا خواهی كرد

Eyes burning up
با چشمانی سوزان

The darkness holding me tightly
و تاریكی كه منو سخت نگه داشته

Until the sun rises up
تا اینكه خورشید طلوع كنه


In the memory you'll find me
در خاطره ای منو پیدا خواهی كرد

Eyes burning up
با چشمانی سوزان

The darkness holding me tightly
و تاریكی كه منو سخت نگه داشته

Until the sun rises up
تا اینكه خورشید طلوع كنه

________________________________________

Pushing Me Away |
من را پس میزنی / مرا به قهقرا میبری


I've lied to you
بهت دروغ گفتم

The same way that I always do
درست مثل همیشه

This is the last smile
این آخرین تبسمی است

That I'll fake for the sake of being with you
که به خاطر بودن در کنارت روی صورتم جعل میکنم

Pre chorus:

(Everything falls apart, even the people who never frown eventually break down)
همه چیز از هم می پاشد ، حتی مردمی که خم به ابرو نمی آوردند هم در هم میشکنند

The sacrifice of hiding in a lie
قربانی پنهان شدن در سایه دروغ ها

(Everything has to end, you'll soon find we're out of time left to watch it all unwind)
همه چیز محکوم به پایان هستند ، به زودی درخواهی یافت که فرصتمون رو از دست دادیم

The sacrifice is never knowing
قربانی جهل و بی خبری

Why I never walked away
چرا هرگز از اینجا دور نشدم

Why I played myself this way
چرا خودم را اینگونه بازیچه قرار دادم

Now I see your testing me pushes me away
حالا می بینم که آزمایشات تو مرا به قهقرا میبرد

I've tried like you
درست مثل تو تلاش کردم

To do everything you wanted too
تا هرچیزی که مایل بودی را انجام بدهم

This is the last time
این آخرین باری است که

I'll take the blame for the sake of being with you
سرزنش ها را به خاطر بودن در کنارت تحمل میکنم

Pre chorus
Chorus (2x)

We’re all out of time, this is how we find how it all unwinds
زمانمون به پایان رسیده ، و اینطوری هست که ما پایان را می بینیم

The sacrifice of hiding in a lie
قربانی پنهان شدن در سایه دروغ ها

We’re all out of time, this is how we find how it all unwinds
زمانمون به پایان رسیده ، و اینطوری هست که ما پایان را می بینیم

The sacrifice is never knowing
قربانی جهل و نادانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر